خواجه نصيرالدين طوسي 672-597
ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین (زادهٔ ۵ اسفند ۵۷۹ در توس - درگذشتهٔ ۱۱ تیر ۶۵۳ در بغداد) فیلسوف، متکلم، فقیه، دانشمند، ریاضیدان و منجم ایرانی شیعه سده هفتم است. کنیهاش «ابوجعفر» و به القابی چون «نصرالدین»، «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه» شهرت دارد.
بقیه در ادامه مطلب..
وی سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، بار دیگر احیا کرد. وی مجموعه آرا و دیدگاههای کلامی شیعه را در کتاب تجرید الاعتقاد گرد آورد.
او در مراغه رصدخانهای ساخت و کتابخانهای بوجود آورد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن بودهاست.او با پرورش شاگردانی (همچون قطب الدین شیرازی) و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانشهای ایران پیش از مغول به آیندگان شد.
وی یکی از توسعه دهندگان علم مثلثات است که در قرن ۱۶ میلادی کتابهای مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گردید.
وفات در بغدادبعد از تحصيلات مقدماتي، فقه و منطق و كلام در طوس، نزد چند تن از علماي نيشابور رفت و پس از چندي كتاب اخلاق ناصري را برحسب درخواست ناصرالدين عبدالرحيم تأليف كرد و به نام او خواند. ناصرالدين حاكم ناحيه قائن و طبس از اسماعيليه بود.
در دستگاه مغول خواجه مقامي نظير وزارت داشت و در سال 657 به كمك چند منجم ديگر در مراغه رصدخانه و كتابخانه عظيمي برپا كرد.
شهرت او آنچنان در ممالك اسلامي منعكس گشت كه او را استاد ابوالبشر خواندند. تأليفات بسياري به عربي و فارسي دارد و مهمترين كتاب فارسي او عبارت است از اخلاق ناصري و اساسالاقتباس در منطق.
نظريات خواجه در باب تربيت
نظريات او در كتاب اخلاق ناصري است كه شامل حكمت عملي است يعني تهذيب اخلاق، سياست مدن و تدبير منزل.
منظور او از تربيت، درك سعادت است يعني حس كامل و طيب عيش و ثناي جميل و قلت اعداء و كثرت اصدقاء از كرام و فضلا و ترقي بمعالي امور.
سازمان تربيتي خانه و مكتب است. معلم بايد ديندار، شيرين سخن و آشنا به طرز پرورش كودك و باوقار باشد. از اخلاق پادشان و آداب مجالست با ايشان و محاوره با طبقات مردم آگاه بود و از سلفهگان دوري جويد.
كودكان را نبايد تنها گذاشت بلكه بايد با همدرسان نجيب محشور ساخت تا آداب زندگاني را از آنها قرار گيرد و به تحصيل ترغيب و تحريض شود.
برنامه تحصيل شامل:
1- سنن و وظايف دين
2- بهداشت، به ويژه ميانهروي در طعام و كم خوردن گوشت و نياشاميدن مسكرات
3- اخلاق نيكو، چون راستگويي و فروتني
4- سواد، حفظ كردن اشعار در مورد آداب و اخلاق نيكو
5- ورزش و بازي به شرط اينكه توليد درد و رنج نكند
6- صناعت و علم
خواجه آموختن هنر و پيشه را ضروري ميداند و رسم پادشاهان ايران را كه قبل از اسلام به فرزندان خويش هنر ميآموختند ذكر ميكند و نهايت تأكيد را در تعليم آن ميداند. روش تعليم بايد 1- با طبيعت و استعداد كودك سازگار باشد و براي اين كار بايد به طبيعت او پي برد و استعدادش را كشف كرد تا معلوم شود براي چه رشتهاي از تحصيل يا چه هنري آماده است.
2- فرا گرفتن درس بايد از راه حافظه انجام گيرد و به وسيلة تكرار و تذكر، مطلب ملكه شود.
اشعار پندآميز را طفل بايد بياد بسپارد و تا معاني آنها در ذهن او جاي گيرد و در اخلاق وي مؤثر افتد.
3- بايد كودك را از راه تشويق به كار نيك و اخلاق پسنديده سوق داد و هرگاه طفل كار زشتي كه كرده پنهان كند معلم بايد آن را ناديده شمارد و هرگاه تكرار كرد در خلوت او را ملامت كند ولي نبايد سرزنش شنيدن را عادت وي كرد زيرا در آن صورت وقيح خواهد شد و از ارتكاب قبح لذت خواهد برد.
4- توسل به تنبيه بدني زماني است كه كودك وظايف ديني را انجام ندهد و يا افعال قبيحه از او سر زند و يا به ديگران زيان رساند.
5- بايد كودك را به سختي عادت داد، چه از حيث خوراك و لباس و چه از حيث خواب و استراحت.
6- دختران را در ملازمت و وقار و عفت و حيا و ديگر خصالي كه براي زنان شايسته باشد تربيت بايد فرمود و هنرهايي كه از زنان محمود بوده بديشان آموخت.
هدفهاي آموزش و پرورش از ديدگاه خواجهنصرالدين طوسي (672-597 هـ.ق)
خواجه نصيرالدين طوسي مقولههاي زير را در خصوص هدفهاي آموزش و پرورش در عصر خود مشخص كرده است:
· درك سعادت شامل حسن حال، طيب عيش، ثناي جميل، قلت اعدا و كثرت اصدقا از كرام و فضلا و ترقي به معالي امور.
· دوستداري فضايل، دور جستن از رذايل و ضبط نفس در برابر لذات و شهوات.
· اساس قرار دادن تربيت اخلاقي در آموزش و پرورش
· آموزش سنن و وظايف دين، محاسن اخبار يعني سرگذشتهاي نيك تاريخي.
· آموزش بهداشت، مخصوصاً رعايت اعتدال و قضاوت در طعام و كم خوردن گوشت و نخوردن مسكرات و نياشاميدن آب در وسط غذا.
· حفظ كردن اشعار اخلاقي نيكو.
· آموزش اخلاقيات چون راستگويي، تواضع، اكرام، نيكي كردن به مردم، اطاعت از والدين و معلم، سوگند نخوردن، خوار شمردن زر و سيم، عدم تطاول بر زيردستان، عدم مفاخرت به پدر و مادر و ملك و لباس و ...
· آموزش و ورزش و بازي براي رفع خستگي از تحصيل، مشروط بر اينكه بازي درد و رنج نداشته باشد.
· آموختن صناعت و علم از قبيل حسن خط، تهذيب نطق، حفظ كردن رسالهها، خطب، امثال، اشعار، رويات و حكايات دلپسند و نوادر شيرين، حساب و ديگر علوم ادبي و هنري.
· شناخت طبيعت كودك و كشف استعدادهاي او.
· ملكه كردن درسها از راه تكرار.
· فرادادن درس از طريق حافظه.
· استفاده از تنبيه بدني براي تربيت كودك و عادت دادن او به سختي.
· در مورد دختران هم بر اين نمط آن چه موافق و لايق ايشان بود بايد به كار گرفته شود و ايشان را در ملازمت، وقار، عفت، حيا و ديگر خصايلي كه براي زنان شايسته باشد بايد تربيت نمود و هنرهاي مناسب به آنها آموخت.
منابع:
تاريخ آموزش و پرورش ايران از ايران باستان تا 1380 هجري شمسي، اماناله صفوي
تاريخ مختصر تحول تعليم و تربيت در اسلام و ايران، دكتر علي محمدالماسي
ویکی پدیا
با سلام جهت استفاده از مطالب صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد و لطفاً لينك ما را در وبلاگ يا وبسايت خود قرار دهيد و به دوستان خود معرفي نماييد باتشكر - مديريت وبلاگ
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.